Web Analytics Made Easy - Statcounter

درگذشت کیومرث پوراحمد، جزییات تخلف‌ها، پلمب‌ها و شکایت‌های سفرهای نوروز، هشدار درباره تور مصر، تعیین تکلیف ۷ بنای تاریخی در سیستان و بلوچستان، تماشای رایگان «دایره زنگی» در فیلم‌نت، بازگشت شرک به سینما گزیده‌ای از اخبار فرهنگی هنری روز چهارشنبه ۱۶ فروردین بودند.

به گزارش ایسنا، ظهر روز چهارشنبه خبری تلخ اهالی سینما و رسانه را شوکه کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خبر کوتاه بود و جان‌گداز؛ «کیومرث پوراحمد در گذشت» شاید بسیاری پوراحمد را به واسطه سریال  قصه‌های مجید به یاد آورند. کارگردان این سریال نوستالژی و پرطرفدار در سن ۷۴ سالگی ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ بارش را بست و این دنیا را ترک کرد. 

این فیلمساز متولد سال ۱۳۲۸ در نجف آباد استان اصفهان سال گذشته فیلم «پرونده باز است» را ساخت که در جشنواره فجر شرکت داشت.

«تیغ و ترمه»، «کفشهایم کو؟»، «۵۰ قدم آخر»، «اتوبوس شب»، «نوک برج»، «گل یخ»، «خواهران غریب»، «شب یلدا»، «بخاطر هانیه» و «بی‌بی چلچله» از فیلم‌های سینمایی این کارگردان هستند. او در تلویزیون هم سریال‌ ماندگار دیگری به نام «سرنخ» ساخته بود.

بیشتر بخوانید: 

گریه‌های هوشنگ مرادی کرمانی برای کیومرث پوراحمد

چرا پوراحمد خود را مدیون نادر ابراهیمی می‌دانست؟

وقتی «اطلاعات» پوراحمد، جیرانی و صدرعاملی را همزمان داشت!

پوراحمد از همان ۳۰ سال قبل عاشق موضوعات جنایی بود

ابتدا اعلام شد که او در بندرانزلی به دلیل آنچه در گواهی فوت ایست قلبی آمده، از دنیا رفته است اما  داداستان گیلان ساعاتی بعد اعلام کرد که بررسی‌های اولیه بازپرس حکایت از خودکشی کیومرث پوراحمد دارد.

همچنین مرکز اطلاع‌رسانی پلیس درباره مرگ کیومرث پوراحمد اطلاعیه‌ای صادر کرد که در بخشی از آن آمده است:«در حال حاضر یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد دست نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام وی به خودکشی دارد. تلاش کارآگاهان پلیس برای بررسی دقیق علت انگیزه احتمالی متوفی در اقدام به خودکشی، ادامه دارد.»

کیومرث پوراحمد هم مانند خیلی از مردم به مرگش اندیشیده بود، اینکه کتاب زندگی‌اش چگونه به پایان می‌رسد. او هم مرگ را ساده می‌پنداشت و هم سنگ قبری به همان سادگی می‌خواست. این فیلمساز سال‌ها قبل از کوچ بهاری‌اش در کتاب «سنگ قبر» که سال ۹۴ از سوی نشر «رهی» منتشر شده،  به همسرش توصیه کرده بود که سنگ قبرش کوچکترین سنگ قبر موجود باشد و با خط خوش شکسته نستعلیق فقط بنویسد: کیومرث پوراحمد و زیر اسمش دو تا تاریخ ، ۲۵ آذر ماه ۱۳۲۸ و زیر آن هزار و سیصد و فلان فلان. نه یک کلمه کم و نه بیش! 

رضا میرکریمی در پی درگذشت ناگهانی کیومرث پوراحمد خاطره‌ای از همکاری‌شان در فیلم «نگهبان شب» بازگو کرد و حسرت خورد که چرا فرصت نشده است با هم فیلم را روی پرده ببینند.

بیشتر بخوانید:

حال و هوای منزل کیومرث پوراحمد در تهران

اما از خبر تلخ و دردناک درگذشت این کارگردان که بگذریم، رویدادهای دیگری نیز روز چهارشنبه در فرهنگ و هنر ایران رقم خورد. 

هشدار درباره تور مصر!

وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی درباره برگزاری سفر گروهی و اجرای تورهای گردشگری به مقصد مصر هشدار داد و اعلام کرد:‌ اجرای هرگونه تور و سفر گروهی به مصر مورد تایید نیست.

پایگاه خبری مصراوی چندی پیش به نقل از احمد عیسی ـ وزیر گردشگری مصر  ـ از صدور روادید (ویزا) ‌ مصر برای گردشگران ایرانی خبر داد. وزیر گردشگری مصر در یک نشست خبری اعلام کرد که کشورش به شهروندان چین، هند، رژیم صهیونیستی، ترکیه، ایران، مراکش و الجزایر ویزای گردشگری و تسهیلات دیگر می‌دهد. البته او تاکید کرده که شهروندان ایرانی تنها از طریق شرکت‌های گردشگری می‌توانند وارد مصر شوند و در حال حاضر تنها می‌توانند به «جنوب سینا» سفر کنند.

جزییات تخلف‌ها، پلمب‌ها و شکایت‌های سفرهای نوروز

یحیی نقی‌زاده محجوب ـ مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری ـ درباره نتیجه نظارت‌ها و ارزیابی‌های خدمات سفرهای نوروزی، را به ایسنا توضیح داد و گفت: نتیجه بیش از ۲۴ هزار مورد ارزیابی و نظارت نوروزی، نزدیک به سه هزار واحد تذکر گرفته و ۷۳ واحد پلمب شدند. بیشترین شکایت‌ها نیز از واحدهای اقامتی و دفاتر خدمات مسافرتی بوده است.

تعیین تکلیف ۷ بنای تاریخی در سیستان و بلوچستان

در ادامه، معاون میراث‌فرهنگی استان سیستان و بلوچستان از تعیین حریم و عرصه «قلعه رستم»، «کاروانسرای نصرت‌آباد»، «دو ساختمان قدیمی راه‌آهن میرجاوه»، «حسینه یزدی‌های زاهدان» و «گاراژ و خانه ملک» در سال جدید خبر داد.

چند خبر کوتاه دیگر

همچنین اعلام شد که نمایندگان تشکل‌های نشر دانشگاهی، آموزشی و کودک و نوجوان (سه‌شنبه، پانزدهم فروردین‌ماه ۱۴۰۲) از مصلی امام خمینی(ره) محل برگزاری سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بازدید کردند.

محمدمهدی اسماعیلی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه جلسه هیئت دولت روز چهارشنبه در جمع خبرنگاران با اشاره به برنامه وزارت ارشاد برای اکران فیلم‌ها اظهار کرد: ما در نوروز امسال شاهد افزایش قابل‌ملاحظه‌ای به ویژه در هفته دوم تعطیلات بودیم. فکر می‌کنم با فیلم‌هایی که در نوبت نمایش قرار گرفته‌اند و برنامه‌ریزی‌هایی که کرده‌ایم این روند افزایشی را ادامه خواهیم داد.

موسسه تصویر شهر اعلام کرد که پردیس‌های سینمایی این موسسه در نوروز امسال شاهد رشد میزان فروش فیلم ها بودند که بیش از ۵۰ هزار مخاطب از این سینماها استقبال کردند. 

دایره زنگی را رایگان ببینید

همچنین  پلتفرم فیلم‌نت تعدادی از آثار مهم سینمای ایران را به‌صورت رایگان در اختیار کاربران خود قرار داد که یکی از این فیلم‌ها «دایره زنگی» به کارگردانی پریسا بخت‌آور است.

«دایره زنگی» که محصول ۱۳۸۶ است داستان پسر جوانی را به تصویر می‌کشد که به همراه دختری دیگر، وارد یک مجتمع ساختمانی می‌شود تا دیش‌های ماهواره را برای ساکنین آنجا نصب کند اما با دخالت یکی از همسایگان، همه چیز به هم می‌ریزد.

«شرک» به سینما بازمی‌گردد

از سویی «کریس ملداندری» مدیرعامل استودیوی ایلومینیشن تأیید کرد که انیمیشن «شرک ۵» در دست ساخت است و همه‌ی صداپیشگان اصلی آن در این قسمت حضور خواهند داشت.

همچنین احتمال ساخت یک انیمیشن مستقل درباره شخصیت خَر در سری انیمیشن‌های «شرک» نیز مطرح شده است.  پیش از این «گربه چکمه پوش» (۲۰۱۱) با صداپیشگی «آنتونیو باندراس» با فروش ۵۰۰ میلیون دلاری و همچنین دنباله آن در سال ۲۰۱۳ با عنوان «گربه چکمه پوش: اخرین آرزو» به عنوان فیلم‌های مستقل بر اساس سری انیمشین‌های «شرک» ساخته شده است.

کالسکه طلایی جشنواره کن برای فیلمساز ۸۲ ساله

در این میان اتحادیه کارگردانان سینمای فرانسه که برگزارکننده بخش «دو هفته کارگردانان کن» (Cannes Directors’ Fortnight) است، کالسکه طلایی از پنجاه و پنجمین دوره را در مراسم افتتاحیه در ۱۷ می به «سلیمان سیسه» اعطا خواهد کرد، جایزه‌ای که برای تحلیل از سینماگران به دلیل «ویژگی‌های نوآورانه‌شان» به صورت سالانه اعطا می‌شود.

بچه ایفل صدای پاریسی‌ها را درآورد

چند روز گذشته وقتی تصاویری از دو برج ایفل در کنار یکدیگر منتشر شد، شهروندان پاریس فکر می‌کردند که این یکی از شوخی‌های اول آوریل است،‌ اما شهرداری پاریس با نمایش نسخه کوچک‌تر برج ایفل در کنار نسخه اصلی صحت این خبر را تایید کرد. اما برپا کردن برجی کوچک‌تر در کنار ایفل اصلی، صدای بسیاری از پاریسی‌ها را درآورده است.

«ایفلا»‌ عنوان نسخه کوچکتر برج ایفل است که توسط هنرمندی به نام «فیلیپ میندرون»‌ و به ارتفاع ۳۳ متر ساخته شده است. این بنا که در یک دهم ابعاد برج اصلی ساخته شده است تا دهم آوریل در مرکز پاریس و در کنار برج اصلی به نمایش گذاشته خواهد شد.

چهره قدیمی‌ترین انسان مصری چگونه بوده است؟

از خبرهای جالب روز نیز می‌توان به انتشار چهره قدیمی‌ترین انسانی که در مصر کشف شد، اشاره کرد. گروهی از محققان، تصاویری سه بعدی از چهره بازسازی‌شده مردی را منتشر کرده‌اند که حدود ۳۰ هزار سال پیش در مصر زندگی می‌کرد.

باستان‌شناسان در سال ۱۹۸۰ میلادی، ‌ بقایای اسکلت مردی را در یک محوطه باستان‌شناسی واقع در «دره نیل» ‌ از دل خاک بیرون کشیدند. بررسی‌های انسان‌شناسی نشان داد که این مرد در زمان مرگ ۱۷ تا ۲۹ ساله بوده و قد آن ۱۶۰ سانتی‌متر بوده است. بر اساس مقاله‌ای که در بیست و دوم مارس منتشر شده است، ‌ این اسکلت قدیمی‌ترین نمونه «انسان خردمند» ‌است که تاکنون در مصر کشف شده است و یکی از قدیمی‌ترین اسکلت‌های جهان شناخته می‌شود.

داستان‌نویسی در خواب و بیداری

همچنین روز چهارشنبه به مناسبت ۶۱ سالگی محمدعلی علومی، از او نوشتیم. نویسنده‌ای که در کارنامه‌ خود رمان‌های «سوگ مغان»، «آذرستان»، «ظلمات»، «اندوهگرد»، «پریباد»، «داستان‌های غریب مردمان عادی»، «هزار و یک شب نو»، «خانه کوچک» و «عطای پهلوان » را دارد.

«محمدعلی علومی خود خودش است، شبیه هیچ داستان‌نویسی نیست، وام‌دار هیچ سبک و سیاق و شیوه یا این و آنی نیست. بسیار خودساخته است. او در خواب و بیداری داستان‌نویس است.» این تعریفی است که علی‌اصغر شیرزادی از محمدعلی علومی دارد.

در نهایت این‌که «هریستو ژیوکوف» بازیگر بلغارستانی که سابقه بازی در فیلم «مصائب مسیح» ساخته «مل گیبسون» را در کارنامه داشت در سن ۴۸ سالگی درگذشت.

پیشنهادهایی برای خواندن: 

چالش‌های یک گروه تئاتری برای سفر به تونس

هدیه‌ بهاری شجریان و مشکاتیان به مردم + فیلم

۵ اثر هنری که با روان مخاطب سر و کار دارند

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: بسته اخبار فرهنگی هنری ایسنا برگزیده ها کیومرث پوراحمد کیومرث پوراحمد درگذشت درگذشت کیومرث پوراحمد سی امین نمایشگاه قرآن کریم دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ماه رمضان گردشگري کیومرث پوراحمد کیومرث پوراحمد درگذشت درگذشت کیومرث پوراحمد سی امین نمایشگاه قرآن کریم کیومرث پوراحمد روز چهارشنبه دایره زنگی قدیمی ترین فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۶۸۸۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 11 اردیبهشت بیستمین سالگرد خاموشی کیومرث صابری فومنی است؛ نام ماندگار طنز در ایران بعد از انقلاب 57 که از حسن اعتماد رهبران جمهوری اسلامی به خود و سابقه دوستی با شهید رجایی بهره برد و در فضای جنگ جسارت کرد و با حمایت سید محمود دعایی ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات به راه انداخت و بعد از چند سال در ادامۀ آن مجلۀ «گل آقا» را منتشر کرد که برای خیلی‌ها یادآور دوران «توفیق» بود.
  
   نسل تازه‌ شاید نداند کیومرث صابری فومنی (که بر خلاف خیلی‌های دیگر نام شهرستان زادگاه را حذف نمی‌کرد و کامل می‌آورد) چه نقشی بر جای گذاشت و در تمام دهۀ 70 یکی از تأثیرگذارترین چهره های فرهنگی و مطبوعاتی بود و از خشکی و زُمُختی و عبوسیِ سیاست در دهۀ 60 هم می‌کاست چه رسد به دهۀ 70 که حال و هوا تغییر کرده بود.
  
  روزنامۀ اطلاعات نزد برخی به عنوان روزنامه‌ای خنثی شناخته می‌شد و می‌شود اما همین روزنامه کارهایی کرده کارستان که از هر کسی برنمی‌آمده و یکی هم ستون «دو کلمه حرف حساب» با محتوای طنز در این روزنامه است. آن هم در چه سالی؟ 23 دی 1363 بود. در گرماگرم جنگ که روزنامه‌ها و خود سیاست عبوس بود و رابطۀ مردم با طنز در برنامه‌ "صبح جمعه با شما"ی رادیو خلاصه می‌شد و شوخی با گوشت 75 تومانی (75 تا تک تومان و نه 75000 یا 500 هزار تومان!) و کمی دیگر از این دست؛ پس از اتفاقات سال 60 همه دست به عصا شده بودند.

«دو کلمه حرف حساب» یک اتفاق بزرگ در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب است که طنز ژورنالیستی و مکتوب را احیا کرد و اگر سابقۀ نویسندۀ آن در دوستی با شهید رجایی چه در دبیرستان کمال و چه دوران وزارت آموزش و پرورش و نخست‌وزیری و ریاست جمهوری او و بعد هم دوران کوتاهی در دورۀ ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای نبود این امکان هرگز فراهم نمی‌آمد و نقش مرحوم سید محمود دعایی هم از این نظر ستودنی است.

 او ستون‌های روزنامه را به نویسندگان منتقدی داد که با اصل انقلاب و نظام مشکل نداشتند هر چند که در صفحات لایی نویسندگانی چون سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی یا اسلامی ندوشن و چهره‌های کلاسیک دیگر نیز می‌نوشتند.

  از آن پس تا روزنامۀ اطلاعات را می‌خریدیم اول و قبل از آن که کاملا باز کنیم گوشه سمت راست صفحۀ 3 را کنار می‌زدیم تا ببینیم "دو کلمه حرف حساب" دارد یا نه و گاه در همان حالت می‌خواندیم. مثل حالا نبود که در گوشی تلفن همراه به هر سو سرک بکشی و تازه در این روزگار هم نویسندگان صاحب سبک همچنان متفاوت‌اند.

  کیهان هم البته بعدها یک ستون را در صفحۀ ماقبل آخر به طنزنویسی داد که ارزش کار صابری را بیشتر نشان می‌داد و گویا نویسندۀ آنها وفاداری خود را به طرقی دیگر نشان داده بود و البته دلی نمی‌ربود.

  این که در اوج جنگ و در روزنامه‌ای که سرپرست آن را امام خمینی تعیین کرده طنز سیاسی بنویسی کاری نبود که از هر که برآید ولی صابری فومنی انجام داد و «گل آقا» فراتر از آن که خاطره توفیق را زنده می کرد یادآور امضای دهخدای بزرگ بود: "دخو" در دورانی که «چرند و پرند» را در روزنامۀ "صور‌اسرافیل" می‌نوشت.

  خیلی‌ها نمی‌دانستند نام اصلی «گل‌آقا» چیست و لو هم نمی‌داد مگر مواقعی که در همان ستون جدی می‌نوشت و لوگو نداشت اما مشخص شد که او کیست.

 با این حال تصویری از او منتشر نمی‌شد و فراموش نمی‌کنم که اول بار وقتی در یکی از جلسات ماهانۀ خانۀ عمویم او را از نزدیک دیدم مدام آن جثۀ کوچک با ظاهر غیر حزب‌اللهی و ریش تراشیده و با لهجۀ گیلکی را ورانداز می‌کردم و نمی‌توانستم باور کنم گل‌آقا هم او باشد و بعدتر که به خاطر فعالیتی که در کار گل و گیاه داشتم به خانۀ او بالای پل صدر در خیابان شریعتی رفتم او را صمیمی‌تر هم یافتم و وقتی دانست نه به اندازۀ او اما اهل ادبیات هم هستم حرف‌هامان بیشتر گل انداخت خاصه درست در یکی از روزهای عید نوروز 1368 که هر دو از خبر استعفا یا برکناری آیت‌الله منتظری شوکه شده بودیم و کار به سخن گفتن از سیاست هم کشید و با این که 24 سالی بزرگ‌تر بود اختلاف سنی زیادی حس نمی‌کردم. از گل و گیاه و فضای سبز به شعر و ادبیات تا مطبوعات و روزنامه‌نگاری و البته سیاست و انطباق تصویر گل‌آقایی که در نوشته‌ها می‌شناختم با آن کاراکتر ذهن مرا درگیر کرده بود.

  گل‌آقا اما بیش از آن که یادآور آن ستون باشد به خاطر «مجلۀ گل‌آقا» بر سر زبان‌ها افتاد. نشریه ای با حال و هوای "توفیق"  که 6 سال بعد از راه‌اندازی آن ستون و اول آبان 1369 با شمارگان صد هزار نسخه به قیمت 15 تومان روی دکه رفت و به سرعت به فروش رسید و به چاپ دوم و شاید سوم رسید و تجدید چاپ شد. صابری البته مجله را با همکاری مرتضی فرجیان راه انداخت اما چنان با صابری شناخته می‌شد که پایان همکاری آن دو چندان که تصور می‌شد سر و صدا نکرد. هر چند به خاطره ای تلخ بدل شد و برخی معتقدند در حق مرحوم فرجیان جفا شد.

غم بزرگ زندگی او البته از دست دادن فرزند جوان خود -آرش- در سانحۀ رانندگی بود و نمی دانم چرا بزرگان ادبی ما که به سوگ فرزند نشسته اند کم نیستند. با این حال همین که ذوق او در پی این سوگ مرد افکن نخشکید و دوباره نوشت، کاری ساده نبود و حالا زندگی او بیش از پیش «پوپک» بود که برای روشن نگاه داشتن چراغ گل آقا پس از پدر کوشید اما او هم یک جا متوقف کرد چون زمانه، دیگر شده بود.
   
  گل‌آقا در تمام دهۀ 70 نشریه‌ای مهم و خواندنی و تأثیر‌گذار بود که مطالب آن نقل می‌شد و از توقیف‌های 1379 نیز جان به در برد اما دو سال بعد در دوم آبان 1381 و در دوازدهمین سالگرد تولد مجله خود صابری تصمیم به توقف انتشار گرفت و این بار امضای نوشتۀ او نه گل‌آقا بود نه شاغلام و نه غضنفر (شخصیت‌هایی که خلق کرده بود تا نمایندگان تیپ‌های مختلف اجتماعی باشند) بلکه امضا کرد: صابری فومنی. یعنی پایان و خداحافظ!

  او هیچ‌گاه دلیل توقف انتشار نشریه‌ای را که به یک نهاد تبدیل شده بود اعلام نکرد اما همان موقع برخی حدس زدند پس از دوم خرداد 76 و در پی ظهور طنزنویسانی چون سید ابراهیم نبوی ذائقۀ مردم تغییر کرده بود و نه می‌توانست مانند آنها باشد و نه شکل گذشته مخاطبان را سیراب می کرد ولی دلیل اصلی چیز دیگری بود. این که انتظار داشت نه تنها تحمل شود بلکه او را قدر بدانند که توجه مردم را به داخل جلب کرده ولی حاکمیت و سلیقه ها چندان دوپاره شده بود که اعتماد سابق به او هم زایل شده بود. 
  
  انکار نمی‌کرد که ایفای نقش سوپاپ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی بد نیست ولی وقتی آدمی با مشخصات سعید مرتضوی به جان مطبوعات افتاده بود نه می‌شد با او در افتاد و نه نادیده‌اش گرفت و ادامۀ انتشار عملا ممکن نبود. اگر از نهادهای غیر دولتی انتقاد می‌کرد چه بسا سراغ او می‌آمدند و اگر از خاتمی با اقتدارگرایان هم‌سو می‌شد. در این فضا گویا حسن حبیبی که حامی و در عین حال سوژۀ گل‌آقا بود توصیه کرد فتیله را پایین بکشد.

  این احتمال هم جدی است که وقتی شنید به سرطان مبتلاست نمی‌توانست ادامه دهد و کمتر از دوسال بعد درگذشت. جالب این که مشهورترین جمله دربارۀ گل‌آقا سخنی است که هرگز نگفت و ننوشت: "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق!"

  در آستانۀ دوم خرداد 1376 این شایعه به شکلی بسیار گسترده پیچید که گل‌آقا نوشته "بنویسید خاتمی بخوانید ناطق" یعنی قرار نیست آرا درست شمرده شود حال آ‌ن که چنین جمله‌ای را ننوشته بود اما ضرب‌المثل و به گل‌آقا منتسب شد.

  در دوران "دو کلمه حرف حساب" روزنامۀ اطلاعات و بعد از آن که رهبران نهضت آزادی را افراد مسلحی ربودند و گویا شبه تیربارانی دروغین به قصد ترساندن برای آنان ترتیب دادند این خبر در رسانه ها قابل نقل نبود و از اینترنت و کانال تلگرامی و شبکۀ ماهواره‌ای هم البته خبری نبود اما گل‌آقا در قالب طنز نوشت که "شاغلام پیشنهاد داد دسته جمعی به بهشت‌زهرا برویم و زیارت اهل قبور کنیم و گفتیم: نه! خطرناک است. مگر نشنیده‌ای که می‌زنند؟ شاغلام پاسخ می‌دهد ولی ما پنج نفریم در حالی که آنها 9 نفر بودند. گل آقا هم می‌گوید: درست است ولی آنها اول می‌زنند بعد می‌شمرند!"

  از ویژگی‌های صابری این بود که نثری بسیار فاخر داشت و با ادبیات کلاسیک و معاصر نیک آشنا بود و بی‌شک برخی از نوشته‌های او در کتاب‌های درسی به عنوان نمونۀ نثر پیراسته قابل درج و تدریس است اگر ذوقی مانده باشد. کافی است اشاره شود که وجه ادبی منحصر به خود صابری هم نبود.تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از بالیدگان گل آقاست که او هم ناباورانه چشم از جهان بست و از بیشتر ویژگی‌های صابری برخوردار بود و راز توقف انتشار گل آقا را هم او فاش کرد وقتی صابری رفته و خود نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.

  الگوی اصلی گل‌آقا اما نه توفیق‌ها که  علی اکبر‌خان دهخدا بود. مشروطه‌خواه، اهل ادبیات، نویسنده، ملی، روزنامه‌نگار و البته فرهنگ‌نویس و صابری فومنی فرصتی برای انجام این آخری پیدا نکرد.
  

  از خاطرات قابل توجه کیومرث صابری یکی این بود که چند ماه مانده به درگذشت امام خمینی همراه با مرحوم دعایی به دیدار رهبر فقید انقلاب می‌رود. در حالی که بعد از قبول قطعنامه 598 و تعبیر جام زهر تمام دیدارهای عمومی امام لغو شده بود و به خاطر آن و نیز بیماری سرحال نبود و صابری می‌گوید بسیار خسته و حتی افسرده به نظر می‌رسید و نگاه‌مان نمی‌کرد و دعایی گفت: پس ما برویم چون شما نگاه مان هم نمی‌کنید ولی آقا! این آقا گل‌آقاست ها و تا امام نام او را شنید نگاهی کرد و لبخند زد و خندید.

  آدم‌هایی چون کیومرث صابری فومنی در گذر زمان بیشتر شناخته می‌شوند و در این 20 سال عیار او روشن‌تر شده است و نثر او همچنان گواه است. نثری که جا دارد در کتاب های درسی بیاید بلکه دانش آموزان هم از این همه ملولی کتاب های درسی به درآیند.
---------------------
* طرح نمایه از هادی حیدری کارتونیست برجستۀ مطبوعات که خود از دست پروردگان و همکاران گل آقا بوده و در این 20 سال هیچ گاه از یاد او فرونکاسته. 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دیدار گل آقا و آیت الله خامنه ای (+عکس)

دیگر خبرها

  • هشدار ستاره انگلیسی: حرف از خداحافظی نزنید
  • روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران
  • هشدار مشاور قالیباف درباره بازگشت گشت ارشاد به خیابان ها /یک واقعه فیزیکی برنامه ریزی شده در کف خیابان؟!
  • کیومرث هاشمی: با زحمات فدراسیون ژیمناستیک، سهمیه المپیک کسب شد
  • ۲۰ سال از درگذشت گل آقای ایران گذشت
  • تصادف دلخراش در یک بزرگراه به دلیل کاهش ناگهانی سرعت (فیلم)
  • کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!
  • ببینید | تصادف دلخراش در بزرگراه به دلیل کاهش ناگهانی سرعت!
  • حمله ناگهانی خرس به خودروی گردشگر (فیلم)
  • (ویدئو) حمله ناگهانی خرس به یک خودرو